در حال بارگذاری ...
دبستان غیر دولتی نوآوران اندیشه

دبستان غیر دولتی نوآوران اندیشه

logo

دبستان غیر دولتی نوآوران اندیشه

ورود
نوشته شده در 7 خرداد 1401، ساعت 05:45

مصاحبه با مدیریت دبستان نوآوران اندیشه، جناب دکتر زنگنه

باسمه تعالی

 

مصاحبه با مدیریت دبستان نوآوران اندیشه :جناب دکتر زنگنه

۱) با سلام و احترام.

لطفا مختصری از بیوگرافی خودتان شامل ( نام و نام خانوادگی، سال و محل تولّد ، سال ازدواج و تعداد فرزندان و محل سکونت) را برای اهالی مجموعه نوآوران اندیشه بیان فرمایید.

با نام و یاد خدا

عرض سلام و احترام محضر شما بزرگوار و سایر عزیزانی که به عنوان مخاطبین مجموعه نوآوران اندیشه در خدمتشان هستیم، بنده علیرضا زنگنه متولد 1354/03/01 هستم،در سال ۸۰ ازدواج کرده و حاصل این ازدواج دو فرزند (یک دختر و یک پسر)  میباشد ، که دخترم اکنون دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده و پسرم در مقطع ابتدایی در حال تحصیل میباشد.

2) در خصوص چگونگی تحصیل در مقاطع تحصیلی و مقاطعی که در آنها تدریس نموده اید و محل تحصیل و مدرک یا مدارکی که اخذ نموده اید، برای ما مختصر توضیحی بفرمایید.

 من تحصیلات ابتدایی متوسطه اول و قسمتی از متوسطه دوم را در محل تولدم یعنی قاسم اباد (یکی از زیرمجموعه های شهرستان خواف) گذراندم ،از دوم دبیرستان وارد دانشسرای مقدماتی شده و با مدرک دیپلم در آموزش و پرورش استخدام و از سال ۱۳۷۲ تدریس در مقطع ابتدایی را شروع کردم. پس از یکسال تدریس در ابتدایی علاقه مند به تحصیل در رشته زبان انگلیسی شده و  در سال ۱۳۷۳ در دانشگاه آزاد  تربیت حیدریه مشغول به تحصیل شدم.تحصیلات کارشناسی را طی ۷ ترم در تربت حیدریه سپری و در سال ۱۳۷۷ در مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تایباد مشغول بکار شدم.

در سال ۱۳۸۶ مجدد در مقطع کارشناسی ارشد در رشته زبان شناسی در دانشگاه پیام نور تهران ادامه تحصیل داده و اکنون نیز در حال دفاع از رساله دکتری در رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه آزاد رودهن میباشم. همانطور که پیش تر اشاره کردم بنده سابقه تدریس در تمامی مقاطع ابتدایی ، متوسطه اول و دوم، دانشگاه های آزاد و پیام نور و دانشگاه سلامت شهرستان خواف را دارم.همزمان با تدریس در مقاطع مختلف این توفیق رفیق بنده گشت که مدیریت مدرسه در شهرستان تایباد، معاونت مدرسه، پنج سال کارشناس مسئول متوسطه دوم شهرستان خواف و دو سال مدیریت مجموعه غیردولتی نوآوران اندیشه را داشته باشم.

3) در زمانی که جنابعالی در حال تحصیل بودید، روابط ما بین عوامل آموزشی( شاگرد معلّم، اولیاء و سایر مسئولان) چگونه بود؟ گویا آن روزها دانش آموزان بیشتر از معلمانشان حساب و قدر می بردند .

خدمتتان عرض کنم دورانی که ما تحصیل میکردیم شرایط دانش اموز و معلم کاملا متفاوت بود مسائلی که آن زمان ارزش تلقی میشد با اکنون متفاوت است.آن زمان معلم محوری اساس کار آموزش و پرورش بود که اکنون مورد قبول علمای روان شناسی و دانشمندان این رشته نیست و این شیوه منسوخ گشته و بیشتر بر  تعامل متقابل معلم_دانش اموز تاکید میگردد

آن زمان دانش اموز خیلی از معلم حساب میبرد و بقول معروف،جایگاه امام زاده به متولی آن است، معلم ها نیز خیلی جایگاه ویژه ای برای خود لحاظ میکردند به همین خاطر دانش اموزان و اولیا نگاه متفاوت تری به معلمان داشتند.گرچه اکنون قدردان زحمات، همفکری، محبت دانش اموزان و اولیا بزرگوار هستیم اما شرایط کاملا متفاوت است.پیشرفت علوم و افزایش فوق العاده تکنولوژی و اطلاعات عمومی و جانبی دانش اموزان فراتر از حدمعمول بوده و این تلاش ویژه تری از معلمان میطلبد تا بتوانیم با چنین دانش اموزانی رفتار متفاوت تری از گذشته داشته باشیم.

لذا اینکه ما بگیم دانش اموز قدر معلم را نمیداند کاملا درست نیست به هر حال ما دانش اموزان زیادی داریم که قدردان زحمات هستند و این تعامل دو جانبه معلم و دانش اموز باید به گونه ای باشد که به جایگاه هیچ کدام لطمه ای وارد نشود. شاید بخاطر عدم اشنایی دانش اموز و معلم به جایگاه حقیقی خود، این جایگاه کمی دستخوش تغییرات شده است.

4 از اینکه معلّم بوده اید چه احساسی دارید؟اگر زمان به عقب برگردد باز معلم می شدید یا شغل دیگری انتخاب میکردید؟

از اینکه معلم بودم و هستم همیشه افتخار کردم و همیشه با افتخار و اقتدار از معلم بودنم دفاع کردم.در طول این سی سال همیشه به عنوان یک معلم جدی،پیگیر و سختگیر شناخته شدم و همیشه در هر جایگاه و مقام و مقطعی بودم نهایت تلاش خود را کرده تا بیشترین کمک به دانش آموزان و اولیای عزیز داشته باشم و از این بابت احساس رضایت دارم.اگر به عقب برگردم باز هم معلمی را انتخاب میکنم. چنان که اکنون دوران خدمت من به پایان رسیده اما همچنان معلمی را به طور تخصصی تر ادامه میدهم.

5 مطالعه ی روزانه و تحقیق و پژوهش را تا چه اندازه برای معلّمان لازم می دانید؟  خودتان چه میزان اهل مطالعه هستید؟!

مطالعه روزانه،تحقیق و پژوهش از نیازهای روزمره همه انسان هاست. هر انسانی که در جامعه بخواهد با سرعت علم همراه باشد قطعا باید مطالعه روزانه را در برنامه خود داشته باشد. یک معلم اگر با شیوه های نوین تدریس و ارتباطات، مدیریت کلاس آشنایی نداشته باشد نمیتواند معلم موفقی باشد.

۶- مؤثّرترین معلّم یا معلّمان در زندگی شما چه کس یا کسانی بوده اند؟در باره ویژگی های این بزرگواران توضیح دهید.

بزرگواران و افراد زیادی معلمان موثر و کمک کننده بودند؛شاید الان حضور ذهن نداشته باشم که اسامی تمامی عزیزان را دکر کنم اما در مقطع ابتدایی از معلم پایه پنجم اقای غیرت جوانشیری همیشه به نیکی یاد میکنم
 ایشان چه در شیفت صبح و چه بعدازظهر تمام روز درگیر دانش اموزان بودند زیرا امتحانات ان زمان نهایی بود و نگران نتایج دانش اموزان بودند و کلاس جبرانی و رفع اشکال برگزار میکردند

در مقاطع دیگر نیز همینطور، ممکنه اگر اسم ببرم عزیزی از قلم بیفتد و جسارت شود اما معامان خوب همیشه کسانی بودند که بیشتر از انچه باید از خود وقت و انرژی میگذاشتند بی منت تلاش میکردند
معلمی که بر خود سخت میگیرد تا دانش اموزانش رشد کند و لذت ببرد
قطعا معلم خوبی است و این خصلت تمام معامین هست و من هم از این معلمان کم نداشتم.

۷- تلخ ترین و شیرین ترین خاطره ی دوران تدریس یا تحصیلتان را برایمان تعریف می کنید؟

خاطرات معلمی زیاده و اگر بخوام خاطرات دوران تدریس خود را بگویم باید کتاب بنویسم اما در یک نگاه بعضی خاطرات پر رنگ تر هستند مثلا  سال ۷۲ که سال اول تدریسم در دبستان شهید قنازاده کلات به عنوان معام پایه دوم بود و پس از گذشت دوماه از سال تحصیلی راهنما معلم ان زمان به مدرسه مراجعه کرد که به  این مدرسه معاون تعلق نمیگرد و باید به روستای بعدی بروید خب من روز اخری که قرار بود انجا باشم با دانش اموزان خداحافظی کردم و گفتم قرار هست به روستای کوه اباد بروم ولی خونه ام در کلات بود
صبح روز بعد یکی از دانش اموزان دختر کلاس دومم را دیدم که با دیدن من شروع به گریه کرد و درخواست کرد به مدرسه دیگر نروم و در اولین سال خدمتم گریه کردم و برای همیشه چهره ان دختر در ذهنم حک شد  

خاطرات خوب دیگر در مقاطع متوسطه دوم دانش اموزی داشتم در  دبیرستان شهید مدرس خواف که این دانش اموزان در هیچ کلاسی جز زبان انگلیسی شرکت نمیکرد
یک روز مادرش به مدرسه مراجعه و علت این امر را جویا شد که معلم زبان پسرم کیست که فقط در کلاس درس ایسان شرکت میکند
با توجه به اینکه دانش اموز مشکلات خاصی داشت و نیاز به توجه داشت من واژه های انگلیسی را که سایر دانش اموزان روی فلش کارت نوشته تا در ذهن انان تثبیت شود به او گفتم انهایی که بلد هستی را جداگانه بذار و من همیشه انهایی که بلد بود را جلوی دانش اموزان سوال میکردم و خیلی تشویق میشد
و به علاقه مندی او خیلی کمک کرد و ادامه تحصیل داد

خاطره بد هم هر معلمی ممکنه اشتباهاتی داشته باشه و خاطرم هست در یکی از امتحانات متوسطه دوم دانش اموزی تقلب کرد و به مدیر اعلام کردیم و مدیر مدرسه رفتار ناشایستی با او کرد و از ازمون او را اخراج کرد و دیگه ان دانش اموز به مدرسه نیامد و خبری از او ندارم و این به عنوان خاطره ای تلخ در ذهنم ثبت شد....

واپسین سخن شما را می شنویم....

ضمن تشکر از شما و خوانندگان محترم که وقت و زمان گذاشتید، امید است روز به روز شاهد موفقیت های بیشتر در آموزش و پرورش خصوصا در زمینه روش های نوین تدریس باشیم.

مصاحبه با مدیریت دبستان نوآوران اندیشه، جناب دکتر زنگنه

ویراستار مدرسه
مناسبت‌ها
7 خرداد 1401۲۰ دقیقه مطالعه

باسمه تعالی

 

مصاحبه با مدیریت دبستان نوآوران اندیشه :جناب دکتر زنگنه

۱) با سلام و احترام.

لطفا مختصری از بیوگرافی خودتان شامل ( نام و نام خانوادگی، سال و محل تولّد ، سال ازدواج و تعداد فرزندان و محل سکونت) را برای اهالی مجموعه نوآوران اندیشه بیان فرمایید.

با نام و یاد خدا

عرض سلام و احترام محضر شما بزرگوار و سایر عزیزانی که به عنوان مخاطبین مجموعه نوآوران اندیشه در خدمتشان هستیم، بنده علیرضا زنگنه متولد 1354/03/01 هستم،در سال ۸۰ ازدواج کرده و حاصل این ازدواج دو فرزند (یک دختر و یک پسر)  میباشد ، که دخترم اکنون دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده و پسرم در مقطع ابتدایی در حال تحصیل میباشد.

2) در خصوص چگونگی تحصیل در مقاطع تحصیلی و مقاطعی که در آنها تدریس نموده اید و محل تحصیل و مدرک یا مدارکی که اخذ نموده اید، برای ما مختصر توضیحی بفرمایید.

 من تحصیلات ابتدایی متوسطه اول و قسمتی از متوسطه دوم را در محل تولدم یعنی قاسم اباد (یکی از زیرمجموعه های شهرستان خواف) گذراندم ،از دوم دبیرستان وارد دانشسرای مقدماتی شده و با مدرک دیپلم در آموزش و پرورش استخدام و از سال ۱۳۷۲ تدریس در مقطع ابتدایی را شروع کردم. پس از یکسال تدریس در ابتدایی علاقه مند به تحصیل در رشته زبان انگلیسی شده و  در سال ۱۳۷۳ در دانشگاه آزاد  تربیت حیدریه مشغول به تحصیل شدم.تحصیلات کارشناسی را طی ۷ ترم در تربت حیدریه سپری و در سال ۱۳۷۷ در مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تایباد مشغول بکار شدم.

در سال ۱۳۸۶ مجدد در مقطع کارشناسی ارشد در رشته زبان شناسی در دانشگاه پیام نور تهران ادامه تحصیل داده و اکنون نیز در حال دفاع از رساله دکتری در رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه آزاد رودهن میباشم. همانطور که پیش تر اشاره کردم بنده سابقه تدریس در تمامی مقاطع ابتدایی ، متوسطه اول و دوم، دانشگاه های آزاد و پیام نور و دانشگاه سلامت شهرستان خواف را دارم.همزمان با تدریس در مقاطع مختلف این توفیق رفیق بنده گشت که مدیریت مدرسه در شهرستان تایباد، معاونت مدرسه، پنج سال کارشناس مسئول متوسطه دوم شهرستان خواف و دو سال مدیریت مجموعه غیردولتی نوآوران اندیشه را داشته باشم.

3) در زمانی که جنابعالی در حال تحصیل بودید، روابط ما بین عوامل آموزشی( شاگرد معلّم، اولیاء و سایر مسئولان) چگونه بود؟ گویا آن روزها دانش آموزان بیشتر از معلمانشان حساب و قدر می بردند .

خدمتتان عرض کنم دورانی که ما تحصیل میکردیم شرایط دانش اموز و معلم کاملا متفاوت بود مسائلی که آن زمان ارزش تلقی میشد با اکنون متفاوت است.آن زمان معلم محوری اساس کار آموزش و پرورش بود که اکنون مورد قبول علمای روان شناسی و دانشمندان این رشته نیست و این شیوه منسوخ گشته و بیشتر بر  تعامل متقابل معلم_دانش اموز تاکید میگردد

آن زمان دانش اموز خیلی از معلم حساب میبرد و بقول معروف،جایگاه امام زاده به متولی آن است، معلم ها نیز خیلی جایگاه ویژه ای برای خود لحاظ میکردند به همین خاطر دانش اموزان و اولیا نگاه متفاوت تری به معلمان داشتند.گرچه اکنون قدردان زحمات، همفکری، محبت دانش اموزان و اولیا بزرگوار هستیم اما شرایط کاملا متفاوت است.پیشرفت علوم و افزایش فوق العاده تکنولوژی و اطلاعات عمومی و جانبی دانش اموزان فراتر از حدمعمول بوده و این تلاش ویژه تری از معلمان میطلبد تا بتوانیم با چنین دانش اموزانی رفتار متفاوت تری از گذشته داشته باشیم.

لذا اینکه ما بگیم دانش اموز قدر معلم را نمیداند کاملا درست نیست به هر حال ما دانش اموزان زیادی داریم که قدردان زحمات هستند و این تعامل دو جانبه معلم و دانش اموز باید به گونه ای باشد که به جایگاه هیچ کدام لطمه ای وارد نشود. شاید بخاطر عدم اشنایی دانش اموز و معلم به جایگاه حقیقی خود، این جایگاه کمی دستخوش تغییرات شده است.

4 از اینکه معلّم بوده اید چه احساسی دارید؟اگر زمان به عقب برگردد باز معلم می شدید یا شغل دیگری انتخاب میکردید؟

از اینکه معلم بودم و هستم همیشه افتخار کردم و همیشه با افتخار و اقتدار از معلم بودنم دفاع کردم.در طول این سی سال همیشه به عنوان یک معلم جدی،پیگیر و سختگیر شناخته شدم و همیشه در هر جایگاه و مقام و مقطعی بودم نهایت تلاش خود را کرده تا بیشترین کمک به دانش آموزان و اولیای عزیز داشته باشم و از این بابت احساس رضایت دارم.اگر به عقب برگردم باز هم معلمی را انتخاب میکنم. چنان که اکنون دوران خدمت من به پایان رسیده اما همچنان معلمی را به طور تخصصی تر ادامه میدهم.

5 مطالعه ی روزانه و تحقیق و پژوهش را تا چه اندازه برای معلّمان لازم می دانید؟  خودتان چه میزان اهل مطالعه هستید؟!

مطالعه روزانه،تحقیق و پژوهش از نیازهای روزمره همه انسان هاست. هر انسانی که در جامعه بخواهد با سرعت علم همراه باشد قطعا باید مطالعه روزانه را در برنامه خود داشته باشد. یک معلم اگر با شیوه های نوین تدریس و ارتباطات، مدیریت کلاس آشنایی نداشته باشد نمیتواند معلم موفقی باشد.

۶- مؤثّرترین معلّم یا معلّمان در زندگی شما چه کس یا کسانی بوده اند؟در باره ویژگی های این بزرگواران توضیح دهید.

بزرگواران و افراد زیادی معلمان موثر و کمک کننده بودند؛شاید الان حضور ذهن نداشته باشم که اسامی تمامی عزیزان را دکر کنم اما در مقطع ابتدایی از معلم پایه پنجم اقای غیرت جوانشیری همیشه به نیکی یاد میکنم
 ایشان چه در شیفت صبح و چه بعدازظهر تمام روز درگیر دانش اموزان بودند زیرا امتحانات ان زمان نهایی بود و نگران نتایج دانش اموزان بودند و کلاس جبرانی و رفع اشکال برگزار میکردند

در مقاطع دیگر نیز همینطور، ممکنه اگر اسم ببرم عزیزی از قلم بیفتد و جسارت شود اما معامان خوب همیشه کسانی بودند که بیشتر از انچه باید از خود وقت و انرژی میگذاشتند بی منت تلاش میکردند
معلمی که بر خود سخت میگیرد تا دانش اموزانش رشد کند و لذت ببرد
قطعا معلم خوبی است و این خصلت تمام معامین هست و من هم از این معلمان کم نداشتم.

۷- تلخ ترین و شیرین ترین خاطره ی دوران تدریس یا تحصیلتان را برایمان تعریف می کنید؟

خاطرات معلمی زیاده و اگر بخوام خاطرات دوران تدریس خود را بگویم باید کتاب بنویسم اما در یک نگاه بعضی خاطرات پر رنگ تر هستند مثلا  سال ۷۲ که سال اول تدریسم در دبستان شهید قنازاده کلات به عنوان معام پایه دوم بود و پس از گذشت دوماه از سال تحصیلی راهنما معلم ان زمان به مدرسه مراجعه کرد که به  این مدرسه معاون تعلق نمیگرد و باید به روستای بعدی بروید خب من روز اخری که قرار بود انجا باشم با دانش اموزان خداحافظی کردم و گفتم قرار هست به روستای کوه اباد بروم ولی خونه ام در کلات بود
صبح روز بعد یکی از دانش اموزان دختر کلاس دومم را دیدم که با دیدن من شروع به گریه کرد و درخواست کرد به مدرسه دیگر نروم و در اولین سال خدمتم گریه کردم و برای همیشه چهره ان دختر در ذهنم حک شد  

خاطرات خوب دیگر در مقاطع متوسطه دوم دانش اموزی داشتم در  دبیرستان شهید مدرس خواف که این دانش اموزان در هیچ کلاسی جز زبان انگلیسی شرکت نمیکرد
یک روز مادرش به مدرسه مراجعه و علت این امر را جویا شد که معلم زبان پسرم کیست که فقط در کلاس درس ایسان شرکت میکند
با توجه به اینکه دانش اموز مشکلات خاصی داشت و نیاز به توجه داشت من واژه های انگلیسی را که سایر دانش اموزان روی فلش کارت نوشته تا در ذهن انان تثبیت شود به او گفتم انهایی که بلد هستی را جداگانه بذار و من همیشه انهایی که بلد بود را جلوی دانش اموزان سوال میکردم و خیلی تشویق میشد
و به علاقه مندی او خیلی کمک کرد و ادامه تحصیل داد

خاطره بد هم هر معلمی ممکنه اشتباهاتی داشته باشه و خاطرم هست در یکی از امتحانات متوسطه دوم دانش اموزی تقلب کرد و به مدیر اعلام کردیم و مدیر مدرسه رفتار ناشایستی با او کرد و از ازمون او را اخراج کرد و دیگه ان دانش اموز به مدرسه نیامد و خبری از او ندارم و این به عنوان خاطره ای تلخ در ذهنم ثبت شد....

واپسین سخن شما را می شنویم....

ضمن تشکر از شما و خوانندگان محترم که وقت و زمان گذاشتید، امید است روز به روز شاهد موفقیت های بیشتر در آموزش و پرورش خصوصا در زمینه روش های نوین تدریس باشیم.